سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فصل‏ها برای نسلی دیگر - « راز نهفته »

چه کسی می داند جنگ چیست؟ چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟ چه کسی می داند هر سوت خمپاره فردا به قطره ی اشکی بدل خواهد شد و این اشک جگرهایی را خواهد سوزاند؟

کیست که بداند جنگ یعنی سوختن، ویران شدن؛ آرامش مادری که فرزندش را همین الآن با لالایی گرمش در آغوش خود خوابانیده؛ نوری، صدایی، ریزش سقف خانه، و سرد شدن تن گرم کودک در قامت خمیده ی مادر؟

کیست که بداند جنگ یعنی ستم، یعنی آتش، یعنی خونین شدن جامه ای و سیاه شدن جامه ای دیگر، یعنی گریز به هرجا، هرجا که این جا نباشد؛ یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟ جوانم کجاست؟ دخترم چه شد؟

به کدام گوشه ی تهران نشسته ای؟

حرمان حور

 

گفتن از نادیده ها طاقت فرسا و غیر منطقی است.مخصوصا اگر گفتن از جنگ باشد. اما گفتنی ها را باید گفت. به نظر شما دوره ی راهنمایی وقت مناسبی برای شنیدن این گفتنی‌ها است؟ این گفتنی ها را چطور باید به دانش آموزان راهنمایی منتقل کرد؟


نظرات شما ()

نویسنده: امین دوشنبه 83 بهمن 12   ساعت 7:59 صبح


این قافله ی عمر عجب می گذرد          دریاب دمی که با طرب می گذرد


فهرست
103479 :مجموع بازدیدها
6 :بازدید امروز
موضوعات وبلاگ
حضور و غیاب
یــــاهـو
راز نهفته
فصل‏ها برای نسلی دیگر - « راز نهفته »
جستجوی وبلاگ
 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لوگوی دوستان







لینک دوستان
برای آنکه هنوز منتظر است . . .
مهرآب
مه دیده
نیمکت
علی آقا مربی!
ققنوس سوخته
آوای آشنا

 

بایگانی
نوشته های سال 83
بهار 84
تابستان 84
اشتراک
 

مردمى خدا را به امید بخشش پرستیدند ، این پرستش بازرگانان است ، و گروهى او را از روى ترس عبادت کردند و این عبادت بردگان است ، و گروهى وى را براى سپاس پرستیدند و این پرستش آزادگان است . [نهج البلاغه]