خدا نکنه کار کسی گیر بیمارستان بیفته. انشاءالله همیشه سالم و سلامت باشید.
چند روز پیش به خاطر بیاحتیاطی و شیطنت دو نفر از بچهها تو اردو، مجبور شدیم ساعت ۱۲شب ببریمشون بیمارستان و تا ۵صبح مهمون باشیم.
شب سختی بود. از ما پر درد تر تا دلتون بخواد بود.همون یک شب که اونجا بودیم چهار نفر تصادفی آوردن. از این چهار نفر دو نفر با موتور تصادف کرده بودن که هیچ کدوم هم کلاه نداشتن. دو نفر دیگه هم عابر بودن که ماشین زده بود بهشون.
خیلی برام جالب بود که هرچقدر هم عقلمون برسه و بزرگ شدهباشیم، بچهگانهترین کارها رو هم بعید نیست انجام بدیم. یکی نیست بگه آخه کلاه کاسکت گذاشتن راحتتره یا دردکشیدن تو بیمارستان؟ البته اگه بودید و نعرههای موتورسوار رو - که تموم استخونهاش و از همه مهمتر جمجمهاش خرد شده بود و ۴۵ دقیقه طول کشید تا از رادیولوژی بیاد بیرون - میشنیدید، متوجه میشدید کدوم بهتره. بچهها هم وقتی پای جون وسط باشه لجبازی نمیکنن. حتما باید زور بالاسرمون باشه تا دلمون برای خودمون بسوزه و از وسایل ایمنی استفاده کنیم؟!
فکر کردن قبل از لجبازی راه حل سادهای نیست؟
دیروز هم رفته بودیم سد لتیان. اولین تصویر که از آب پشت سد دیده میشد، دریاچهای از زباله بود که روی آب شناور بود و بعضی نقاط آبی رنگ و پراکنده داشت توی نور آفتاب که ظاهراً زباله نتونسته بود بپوشوندش. یکی از مسؤولان سد که اومد برای توضیحات فنی فهمیدیم ماجرا چی بوده.
از قرار معلوم با تمام تلاش های محیط زیست و وزارت نیرو، ساخت و سازهای گسترده ای در منطقهی لشگرک انجام شده و زباله و فاضلاب این منطقه هم مستقیم وارد رودخانه میشه و پشت سد جمع میشه. این طور که مسؤول میگفت در سال ۳۰۰ هزار کیلو زباله از پشت سد جمع میشه. آب این سد از طریق کانالی که زیر کوههای اطراف تهران ایجاد شده، به تهرانپارس میره و بعد هم یکراست لوله کشی آب شهری ...
بعد که وارد تأسیسات سد شدیم، چیزی برای گفتن نداشتیم! هیولای بتونی با دیوارهای سر به فلک کشیده و استوار جلوی ارتفاع ۱۰ متری آب. شما فشار و نیروی وارد به سد را حساب کنید! این فقط ظاهر دیواره بود و کاری به تجهیزات خفن سد نداریم. البته از تمام تجهیزات و تأسیسات عکس هست، اما چون گفتهبودند عکس نگیریم، روی شبکه منتشر نمیکنم. خواستید حضوری بیاید نشونتون بدم!
فقط این یکی را ببینید تا به عظمت یکی از کوچکترین سدهای ایران پی ببرید. این عکس از داخل دیوارهی سد گرفته شده. پشت این دیواره یک دریا آب جمع شده که در مقابل فکر انسان مغلوب شده. فکر نمیکنم بتونید تصور کنید که بین دو تا دیوار به این بلندی بودن چه حسی داره. باید ببینید تا متوجه بشید. خلاصه اینکه جاتون خالی بود.
قدر بازدیدها و اردوها رو بدونید. اینجور چیزها تکرار نداره.