این فصل را با من بخوان ... - « راز نهفته »

در کتاب قطور تاریخ فصل جدیدی به نام انقلاب اسلامی و به نام انسان نوشته شده است. این فصل از جنس بهار است ولی به رنگ سرخ نوشته شده و خزانی به دنبال ندارد. این فصل داستان تجدید عهد انسان در روزهای پایانی تاریخ است و با رنج و خون نوشته شده است. خون خزان ندارد، رنج هم، اشک هم ...

از کودکی تا حال افسانه های زیادی شنیده ایم. قصه های زیادی خوانده ایم. این فصل اما فصلی از تاریخ است. رویدادی نه چندان دور در همین نزدیکی؛ در همین خیابان، همین کوچه، همین مدرسه، همین جا که من و تو هستیم و خواندن این فصل، مرور زندگی ماست در فصلی از جنس بهار. مرور هزار باره ی این فصل گردی از گذر زمان بر آن نمی نشاند و هر بار خواندن آن، زمزمه ی جویباری است در کویر دل های ما.

در کتاب قطور تاریخ فصل جدیدی نوشته شده است که سخت عاشقانه است. فصلی برای تمام ما،  فصلی برای تمام نسل ها.

این فصل را با من بخوان باقی فسانه است

این فصل را بسیار خواندم، عاشقانه است


نظرات شما ()

نویسنده: امین سه شنبه 83 آبان 19   ساعت 12:32 عصر


این قافله ی عمر عجب می گذرد          دریاب دمی که با طرب می گذرد


فهرست
105615 :مجموع بازدیدها
8 :بازدید امروز
موضوعات وبلاگ
حضور و غیاب
یــــاهـو
راز نهفته
این فصل را با من بخوان ... - « راز نهفته »
جستجوی وبلاگ
 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لوگوی دوستان







لینک دوستان
برای آنکه هنوز منتظر است . . .
مهرآب
مه دیده
نیمکت
علی آقا مربی!
ققنوس سوخته
آوای آشنا

 

بایگانی
نوشته های سال 83
بهار 84
تابستان 84
اشتراک
 

زیور دانش احسان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]